بوجک
نمیخوام اغراق کنم و بگم شبیه مرگ یکی از نزدیکانته، ولی تموم شدن یه سریال که سالها باهاش زمان گذروندی مثل این میمونه بفهمی کسی رو مدتها از دور میشناختی دیگه نیست. مثل مرگ رابین ویلیامز؛ هیچ وقت ندیده بودیش، ولی بازم از اینکه فهمیدی دیگه نیست ناراحت شدی.
تقریبا سه سال پیش بود که سریال بوجک رو شروع کردم. در یه دورهای بعد از اتمام کارهای ملالآوری که باید انجام میدادم به خودم یه قسمتش رو جایزه میدادم.