چکیده دسامبر ۲۰۲۰

گزیده‌ها

برای اینکه بدانی اربابانت چه کسانی هستند، ببین چه افرادی را نمیتوانی نقد کنی – ولتر
To know who your masters are, look at who you can’t criticize – Voltaire


مقالات و لینک‌ها

من یک اویغور هستم که با اردوگاه‌های کار اجباری چین روبرو شدم. این داستان من است.

  • به گفته‌ی عمَر، به زندانیان دائما در رابطه با چهل و هشت فعالیت که از نظر دولت چین خصمانه تلقی میشوند هشدار داده میشود، از جمله بلند کردن ریش، دعا کردن و کمک‌های خیریه با انگیزه‌های مذهبی. به گفته عمَر هدف این تمرین ها روشن است: “هان چینی شوید … دین خود را فراموش کنید، فرهنگ خود را فراموش کنید”.
  • وی گفت: “اگر به آنها گوش ندهید، یا نتوانید ترانه‌های ماندارین را بخوانید، یا چشمان خود را بچرخانید، یا فقط کمی نارضایتی از این روند نشان دهید، سپس نگهبانان با شکنجه پاسخ میدهند”.

کتاب

هیچ دوستی به جز کوهستان

  • این خاصیت مرگ است، حتی لمس کردنش هم به زندگی طراوت و شادابی شگفت‌انگیزی میبخشد.
  • اخلاق وقتی که پای مرگ در میان باشد، به شدت کند و بی‌مصرف است. حتی یک دانه پسته قدرتی برای کشتن یک آدم داشت و این را یک هفته گرسنگی بر روی دریا به من ثابت کرده بود.
  • و این خصوصیت انسان‌های ضعیف است. در فروپاشی و نابودی و سقوط دیگران، همیشه رگه‌هایی نیرومند و آشکار برای شادمانی وجود دارد.
  • غالبا ندانستن حقیقت آرامش خاطر بزرگی است.فهمیدن و پی بردن به حقیقت، در هر سطح و در هر جایگاهی، ترس یا اضطرابی نهان در آدم بر‌می‌انگیزد.
  • سال‌های سال فکر کردم که کوه‌ها پناه ببرم و تفنگ به دست بگیرم و با کسانی که قلم را نمیفهمند به زبان خودشان بجنگم، اما هربار به عظمت و قدرت قلم اندیشیدم و پاهایم سست شدند. هنوز هم که هنوز است نمیدانم که روحم صلح‌طلب بود یا میترسیدم … هرچه بود حالا دیگر باور دارم که اندیشه‌های ما تنها در صحنه‌ی عمل می‌توانند بگویند چقدر درست اندیشیده شده‌اند … با مرگ یا ترس رو در رو که شویم، درک عمیقی از این مفاهیم پیدا میکنیم. اقیانوس این فرصت را به من داد تا با مرگ و ترس از نزدیک‌ترین حالت ممکن مواجه شوم.
  • شجاعت پیوند عمیقی با حماقت دارد. جنگ با موج‌ها و ادامه‌ی سفر بدون داشتن نشانه‌هایی از حماقت ممکن نبود. چند بار فرصت پیش آمده بود که تسلیم و منصرف شوم، اما هربار به کمک رگه‌هایی حماقتِ درونم به پیش میرفتم. درک خطر خودش عامل بزرگی است برای خطر نکردن، و من مجبور بودم به حماقتم میدان بدهم تا به خطر فکر نکنم. این را هم میدانم که شجاعت پیوند عمیق‌تری با ناامیدی دارد. انسان هرچه ناامیدتر باشد، بیشتر قدرت انجام دادن کارهای خطرناک را دارد.
  • مرگ یک حادثه‌ی ساده است و همه‌ی مرگ‌ها پوچ و بیهوده‌اند … مرگ مرگ است: ساده و پوچ و ناگهانی، درست شبیه تولد.
  • در فرودگاه تهران هرچه فکر میکردم نمیدانستم چه با خود از ایران ببرم. واقعا هم چیز باارزشی نداشتم. سهم من از سی سال زندگی و دوندگی در ایران هیچ بود. چه میتوانستم بیاورم جز یک کتاب شعر.
  • چطور توپ فوتبال و خودکار و دفتر ممنوع بود، اما سیگار نه؟ نیاز بود کمی زمان بگذرد تا به همه ثابت شود که سیگار قلب زندان بود، نه، نبض زندانی بود، و سیستم هر موقع لازم میدید آن را فشار میداد.

شخصیت‌ها:

  • آقای نخست وزیر
  • گلشیفته
  • میثم فاحشه
  • گاو

ایده‌ها