Excitement Accountability
من مدتهاست جانی هریس را در یوتیوب دنبال میکنم. اولین بار از طریق مجموعهی Borders که برای Vox بود با او آشنا شدم. در هر قسمت از این مجموعه او به دنیای متفاوت این سو و آن سوی یکی از مرزهای دنیا میپرداخت.
متاسفانه این مجموعه پس از مدتی خاتمه یافت و جانی Vox را ترک کرد. در حین تاسفآمیز بودن این اتفاق، شاید بتوان گفت پایان یافتن این مجموعه و ترک Vox شاید یکی از بهترین اتفاقات در مسیر زندگی حرفهای او بوده است.
پس از این رخداد، او به صورت مستقل اقدام به انتشار ویدئو در یوتیوب کرد. این ویدئوها به تدریج بهتر و بهتر شدند، در حدی که اخیرا، به خاطر یکی از قسمتهایی که با نیویورک تایمز کار کرده بود، برنده جایزه گرمی شد.
کیفیت بالای کار و قدرت ستودنی او در داستانگویی، جانی را تبدیل به یکی از یوتیوبرهای مورد علاقهی من کرده. امعمولا هر قسمت جدیدی را که منتشر میکند را بلافاصله تماشا میکنم. در بین قسمتهایی که منتشر کرده، یک سری جذاب با عنوان «چطور اروپا دنیا را دزدید» دارد که پیشنهاد میکنم حتما تماشا کنید.
چطور خودمان را مجبور به یاد گرفتن چیزی کنیم
دلیل آنکه امروز تصمیم گرفتم این پست را بنویسم، مشاهده دوبارهی یکی از ویدئوهای قدیمی جانی، با عنوان «چطور خودمان را مجبور به یاد گرفتن چیزی کنیم» بود.
این پست را مینویسم محض به خاطر سپردن فن ساده و ظریفی که جانی در این ویدئو به آن پرداخت: Excitement Accountability
به صورت خلاصه، ایدهی مطرح شده این است که باید خودت را در موقعیتی قرار دهی که:
۱. در قبال به انجام رساندن یک کار اشتیاق داری
۲. این کار به عنوان یک وظیفه بر عهدهات گذاشته شده و مسئولیتی در رابطه با به انجام رساندن آن داری
به عنوان مثال، اگر علاقمند هستی که پخت غذای جدیدی را یاد بگیری، به جای برنامهریزی کردن و فکر و خیال، برنامهی شامی برای دوستانت تدارک ببین و آنها را دعوت کن. بدین ترتیب هم اشتیاقت را در یک مسیر عملی قرار دادهای، هم مسئولیتی را پذیرفتهای که عدم تعهد به اجرای آن چندان مطلوب نخواهد بود.
این درسی است که خود من هم بارها و بارها در زندگی گرفتهام: بدون داشتن هدفی مشخص و نقطهی پایانی معلوم، و فارغ از هرگونه محدودیت زمانی، به انجام رساندن موثر کاری بسیار دور از دسترس خواهد بود.
پیش از این ویدئو، در کتاب The reality is broken و یک قسمت از پادکست Art of Manliness با عنوان Improve Your Productivity With the Power of Deadlines در رابطه با این نگاه خوانده بودم و شنیده بودم.
درس مهمی که باید بیشتر به آن توجه کنیم؛ قرار دادن خود در شرایط مسئولیتپذیری.